تاریخچه علم اصول فقه و کتب اصلی آن
علم اصول علمی است که خود مسلمانها تدوین کردند تا روش برداشت از فقه مشخص شود.
بعد از ائمه معصومین و به خصوص در زمان غیبت که دسترسی مستقیم به منابع اصیل ، یعنی ائمه هدی، محدود شد و آنها هم که ارتباط داشتند، مجاز به علنی کردن آن نبودند . فقها و علمای دین با مکتوبات و احادیث روبرو شدند ،که برداشت از آنها به یک میزان از سهولت نبود و گاهی برداشت صحیح بسیار مشکل می نمود و نیاز به اجتهاد داشت.
اجتهاد از نظر شیعه یعنی به کار گرفتن حد اعلای کوشش برای یافتن حکم شرع . قسمت کوچکی از آیات قرآن مجید به احکام شرعیه اختصاص دارد که البته به صورت کلی بیان گردیده است ، و به علت کلیت و شمول ، استخراج احکام جزئیه از آن برای غیر متخصص و غیر مجتهد و نا آشنای به رموز قرآن کار آسانی نیست .
امامت مهمترین اصل
اعتقادی مذهب تشیع است. امامت در لغت به معنای دوستی، یاری دادن، به دست گرفتن کاری، فرماندهی داشتن و .
. . است و در اصطلاح، یک منصب الهی و خدادادی است که شامل همه فضیلتهای انسانی
است.
مطابق این تعریف، امامان از سوی خداوند و به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تعیین میشوند، دارای همان فضایل و امتیازات پیامبر (بجز
مقام نبوت) هستند، و کار آنان منحصر به حکومت دینی نیست.
اما دانشمندان اهل سنت
امامت را این گونه تعریف میکنند:
« الامامه رئاسه عامه فی
امور الدین و الدنیا، خلافة عن النبی؛ (امامت یعنی ریاست و سرپرستی عمومی در امور دین و دنیا در مقام
جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم.)
مطابق این تعریف، امامت
یک مسئولیت ظاهری در حد ریاست حکومت است؛ اما حکومتی که شکل دینی دارد و عنوان
جانشینی پیامبر (در امر حکومت) را به خود گرفته است. طبیعتاً چنین امامی میتواند از
سوی مردم برگزیده شود!
به عبادت دیگر علمای اهل سنت، امامان را تنها به
معنای جانشینان پیامبر در بر پا داشتن احکام شرع و پاسداری از حوزه دین دانسته اند.
اما شیعیان معتقدند مقام امامت در امتداد مقام نبوت است و ولایت امام همان ولایت نبوی و ولایت الهی است که ناگسستنی است. بنا
به اعتقاد شیعیان، امامت فقط یک حکم شرعی فرعی نیست.
متصدیان امر امامت،
دوازده نفر از نسل پیامبر اکرم هستند:
امام علی، امام حسن، امام حسین، امام علی بن الحسین، امام محمد باقر، امام جعفر صادق، امام موسی کاظم، امام علی بن موسی الرضا، امام محمد تقی، امام علی نقی، امام حسن عسگری و امام مهدی علیهم السلام.
به اعتقاد شیعیان،
امامانی که جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در اجرای احکام و اقامه حدود
و حفظ شریعت و تربیت مردماند، از گناه و خطا مبرا هستند و در تمامی فضایل و
کمالات علمی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و . . . سر آمد همگانند .
منابع:
پیام قرآن، ج 9، ص 18؛
کشف المرار؛ شرح تجرید قوشجی، ص 472؛ شرح مواقف
همچنین مراجعه شود به:
اهل بیت چه کسانی هستند؟
دلایل اثبات امامت
شبهات امامت
حدیثی در باب حکمت وجود امام
امامت کارشناسی دین است
تفاوت امام و نبی
شیعه معتقد است آنها که امامت را با مشخصات کامل
و در همه ابعاد قبول
ندارند، دین را سخیف و بیاهمیت میشمارند و آنرا مسألهای بسیار ساده میپندارند
که هر کس توان اظهار نظر کردن درباره آن را داراست.
هر دستگاه و ابزاری را که
برای کاری میفرستند متخصص آن را هم همراهش میفرستند که به تمام زوایا و
ظرافتهای آن آگاه باشد. حال این سوال مطرح می شود که دین یک دستگاه پیچیده (و
البته قابل فهم) است و آیا نباید یک متخصص که خود دین او را انتخاب کرده باشد و به
ظرافتها و زوایای ناشناخته دین آگاه باشد، برای معرفی و تفسیر آن برگزیده شود؟
«امام یعنی کارشناس امر دین»
کارشناسی که اشتباه و خطا
در او راه ندارد. و برای مدتی باید امام در میان مردم باشد تا مردم اسلام
را بخوبی بشناساند و مسائل را برای مردم حلاجی کند. تعبیر شیعه برای امامت مانند نبوت با کلمه ی «لطف» است. و امام باید از نظر علم به دین و دیگر مسائل مصون
از خطا باشد تا مردم را به خطا نیاندازد.
مطلب فوق اشاره به این
دارد که شارع حکیم دین (خداوند) پس از خاتمیت رسولاکرم امر زعامت جامعه، ترویج و تفسیر دین را بدون متولی رها نکرده است و همانطور که پس از هر پیامبر تشریعی پیامبران تبلیغی را ارسال فرموده است، پس از رسول خاتم نیز مفسرانی
را برای دین مبین اسلام تعیین کرده است. این مطلب به عنوان اثبات اثبات عقلی ضرورت وجود
امام مطرح میشود.
منبع:امامت و رهبری ؛
مرتضی مطهری
امامت به عنوان اصل دین
امامت در لغت به معناى پیشوایى و رهبرى است و هر کسى که متصدى رهبرى گروهى شود ((امام)) نامیده مى شود خواه در راه حق باشد یا در راه باطل. چنانکه در قرآن کریم, واژه ((ائمه الکفر)) درباره سران کفار بکار رفته است, و کسى که نماز گزاران به او اقتدا مى کنند ((امام جماعت)) نامیده مى شود. اما در اصطلاح علم کلام, امامت عبارت است از: ((ریاست همگانى و فراگیر بر جامعه اسلامى در همه امور دینى و دنیوى)).
ارزش وقت |
جوانی
خود جزئی از عمرو زند گی است و لیکن دوره جوانی با توجه به اینکه ین زندگی جوشان
و سر شار از عزم و اندیشه نافذ و مرحله و دروره قدرت و نیرومندی بین دو ضعف و سستی :کودکی و پیری است
،دارای ارزش ویژه و ممتازی است چون خداوند به وقت قسم خورده پس نشان می دهد که
مهم است و از آن با خواست می کند
|